• امروز : دوشنبه - ۵ آذر - ۱۴۰۳

حسین قجه ای

حسین قجه‌ای و بچه‌های گردان هم قسم شده بودند

حسین قجه‌ای و بچه‌های گردان هم قسم شده بودند

صدای حسین قجه‌ای را از بی‌سیم شنیدم که می‌گفت:«خط را شکستیم ولی حالا افتادیم توی حلقه، اینجا قورباغه (تانک) زیاد دارد از پشت سر و روبرو ما را می‌کوبند مفهومه؟ » حاج همت قضیه را با حاج احمد در میان گذاشت. بالاخره حاج احمد موفق شد با قرارگاه هماهنگ کند تا نیروهای تیپ نجف اشرف و تیپ عاشورا بتوانند از دو جناح ما عمل کنند. تا آن یگان‌ها خودشان را برای عملیات حاضر کنند مقداری زمان لازم بود یعنی از شب اول تا شب دوم عملیات در این ۲۴ ساعت عملاً بارسنگین عملیات بردوش حاج احمد و بچه‌های تیپ ۲۷ خصوصاً گردان سلمان افتاد.

نبرد عاشورایی حسین قجه‌ای و بچه‌های گردان سلمان

نبرد عاشورایی حسین قجه‌ای و بچه‌های گردان سلمان

حسین در کردستان فرمانده‌ محور دِزلی بود، همیشه کومله‌ها را زیر نظر داشت، آنان از حسین ضربه‌های زیادی خورده و برای همین هم برای سرش جایزه گذاشته بودند. یک روز سر راه حسین کمین گذاشتند. او پیاده بود، وقتی متوجه کمین کومله‌ها شد، سریع روی زمین دراز کشید و سینه خیز و خیلی آهسته خودش را به پشت کمین کشید و فردی را که در کمینش بود به اسارت درمی‌آورد.