به گزارش نبض وطن، فرهیختگان نوشت: برخی گعدههای سیاسی اما از چنین درکی محروم بوده و به جای کمک به تشکیل یک جبهه واحد و همهجانبه هر روز اظهاراتی را مطرح میکنند که نه به این موضوع کمکی میکند و نه به اصلاح امور داخلی. نقدهای رادیکال به دولت آن هم صرفا به بهانه انتصابات در همین چهارچوب قابل بررسی است. برخی ترجیح دادهاند در دوگانه منافع ملی و منافع حزبی دومی را برگزیده تا دولت را که در خط مقاومت تقابل سیاسی با رژیم صهیونیستی و حامیان غربی قرار دارد در داخل نیز تحت فشار قرار دهند. فضای سیاسی کشور باید از این روند سهمخواهیهای جناحی فراتر رفته و به سمت وحدت و همگرایی پیش برود. در غیر این صورت، استمرار این کشمکشها میتواند باعث تعمیق بحرانهای سیاسی و اجتماعی در کشور شود.
برخی هنور در دعوای انتخابات ماندهاند
چهرههای سیاسی همچون رسایی و غضنفری که در ایام انتخابات خود را در کمپین رقیب پزشکیان میدیدند پس از پیروزی پزشکیان به نحوی علیه ظریف بهعنوان عضو ستاد تبلیغاتی پزشکیان رفتار میکنند که این تصور ایجاد میشود هنوز دعوای انتخاباتی برایشان تمام نشده. پس از اینکه ظریف از سمت معاونت راهبردی رئیسجمهور استعفا داد و خودش در صفحه توییترش دلیل این استعفا را عدم تحقق انتظاراتش در انتصابات دولت عنوان کرد؛ انتقادات زیادی متوجه او شد مبنیبر اینکه ظریف با رویکردی سهمخواهانه به ماجرای تعیین کابینه مینگرد درحالیکه خود او ابتدا مدعی بود شأن شورای انتقال قدرت صرفا مشورتی بوده و رئیسجمهور در انتخاب اعضای کابینه اختیار دارد. استعفای ظریف اما ادعای وزیرخارجه سابق ایران را زیر سوال برد و نشان داد که او در تاسیس شورای انتقال قدرت انگیزههای دیگری غیر از مشورت به پزشکیان نیز داشته است. درحالی ظریف بهخاطر استعفایش مورد انتقاد قرار گرفته و بهعنوان فردی که از مسئولیت شانه خالی میکند تحت فشار بود برخی از اعضای کمپین انتخاباتی رقیب پزشکیان ادعایی را علیه ظریف مطرح کردند که اتفاقا به نفع او بود و نه ضررش. عزل ظریف به دلیل تابعیت خارجی فرزندانش ادعایی بود که آنها مطرح کردند. ادعایی که خیلی زود با بازگشت ظریف به مسئولیتش رد شد. گروه رقیب که با هدف تخریب ظریف این مشی را در پیش گرفته بودند با این اتهام اتفاقا یک راه فرار برای پزشکیان گذاشتند؛ چراکه ظریف که بهخاطر شانی خالی کردن مورد نقد بود میتوانست بدون هیچگونه موضعگیری و واکنشی برای خروجش یک دلیل در فضای رسانهای داشته باشد. دلیلی که البته با بازگشتش به قدرت دیگر قابل استناد نبود. پس از این بازگشت گروهی که ادعایشان زیر سوال رفته بود ماجرای عزل ظریف را جدیتر گرفتند. نمایندگانی که در راس آنها رسایی قرار داشت در ادامه از تریبون مجلس خواهان پاسخگویی رئیسجمهور بهخاطر این انتصاب شده و عزل او را خواستار شدند. رسایی به همراه برخی دیگر از نمایندگان مجلس همچنان بر این موضوع تاکید داشتند که حضور ظریف در کابینه به دلیل تابعیت خارجی فرزندانش مغایر با قانون است و باید هرچه سریعتر برکنار شود. او از رئیسجمهور خواست تا پیش از اینکه مجلس مجبور به دخالت شود خود ظریف را برکنار کند. رسایی در یکی از اظهاراتش گفت: «پزشکیان باید قبل از اینکه مجلس دست به کار شود خود اقدام و ظریف را برکنار کند. ما نمیخواهیم روابط بین مجلس و دولت به این نقطه برسد اما در صورت عدم اقدام مجلس ناچار به ورود خواهد بود.» اوج این انتقادات زمانی بود که برخی نمایندگان پا را از خواسته برکناری ظریف فراتر گذاشته و حتی تهدید کردند که در صورت عدم اقدام پزشکیان، خود رئیسجمهور نیز محاکمه خواهد شد. کامران غضنفری، یکی از نمایندگان منتقد با ادعایی جالب توجه گفت: «اگر پزشکیان ظرف چند روز آینده ظریف را برکنار نکند او را به دادگاه خواهیم کشاند و به ۱۰ الی۱۵ سال انفصال از خدمت محکوم خواهیم کرد، حتی امکان دارد از ریاستجمهوری نیز عزل شود.»
گوشت قربانی همچنان مورد حمله
از همان ابتدای تشکیل دولت پزشکیان اصلاحطلبان بهدقت تحولات را رصد کرده و انتصابهای کلیدی در کابینه را مورد نقد قرار دادند. این انتقادات عمدتا حول محور عدم توجه به نیروهای نزدیک به جبهه اصلاحات و استفاده از افراد وابسته به جریان اصولگرایی بود. جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات در یکی از مواضع رسمی خود آشکارا از انتصابات اخیر دولت انتقاد کرده و اعلام کرده بود که روند انتصابها بر خلاف انتظارات بوده است. او در این باره نوشت: «مقدمات انتصابات دولت چهاردهم بر مبنای کار کارشناسی و شایستهسالاری و با توجه به خاستگاه اکثریت رأیدهندگان و حامیان واقعی دولت بود. اما در چرخشی غیرقابل درک بانیان وضع موجود و مقربان جبهه پایداری در حال برکشیده شدنند.» امام در ادامه از دولت خواست که رویه فعلی خود را تغییر داده و نیروهای شایسته و همسو با شعارهای انتخاباتی را به کار گیرد. یکی از چهرههای مطرح دیگر در این ماجرا حسامالدین آشنا، مشاور سابق دولت روحانی است. کسی که پیش از این به دفاع از محمدجواد ظریف پرداخته بود. آشنا در واکنش به انتقادات حمید رسایی و دیگر چهرههای اصولگرا علیه ظریف از او حمایت کرده و تلاش داشت خود را در مقابل سهمخواهیهای سیاسی قرار دهد. اما در چند روز اخیر آشنا نیز بهنوعی به جمع منتقدان دولت پیوسته و در توییتی کنایهآمیز نوشت: «با هم وفاق کردید؛ خیلی هم خوب. حالا کمی هم با مردم آشتی کنید.» این جمله بهنوعی تناقض در مواضع او را نشان میدهد. آشنا از یکسو به دفاع از ظریف در برابر سهمخواهیهای جناح مقابل پرداخته بود اما از سوی دیگر خود نیز به رویکرد سهمخواهانه دچار شده و به شعار وفاق ملی رئیسجمهور حمله میکند. این رویکردها با واکنش شفیعیان، چهره نزدیک به پزشکیان مواجه شد. او در توییتی با اشاره به هجمههایی که علیه انتصابات دولتی صورت میگیرد، تاکید کرد که بسیاری از این انتقادات به دلیل منافع شخصی و فامیلی است و منافع مردم در این میان در اولویت چندم قرار دارد. شفیعیان با بیان اینکه برخی از جریانهای سیاسی با پوشش مطالبهگری از حقوق مردم در واقع به دنبال تامین منافع شخصی یا جناحی خود هستند، هشدار داد که: «این نوع برخوردها نهتنها به تقویت دولت و جامعه کمک نمیکند بلکه فضای سیاسی را بیش از پیش دچار تنش و دوگانگی خواهد کرد.» رویکرد سهمخواهانه درحالی همچنان درمورد جزئیترین مسئولیتهای دولت توسط برخی گروههای اصلاحطلب پیگیری میشود که در همان ایام نزدیک به تشکیل دولت صدای اعتراض بهزاد نبوی از چهرههای باسابقه این جناح نیز بلند شده و او از همجناحیهایش به کنایه خواسته بود که دست از سهمخواهی از دولت بهعنوان گوشت قربانی بردارند.
زماننشناسی سیاسی
اولین نتیجهای که از این رویکردهای جناحی و نقدهای تند به دولت میتوان گرفت عدم شناخت صحیح از زمان و اولویتهای کنونی کشور است. در شرایطی که ایران در صحنه بینالمللی با تهدیدات جدی مواجه است و هر روز اخبار جدیدی از تجاوزها و حملههای رژیم صهیونیستی به مواضع نیروهای مقاومت منتشر میشود، این انتظار وجود دارد که گروههای سیاسی داخلی توجه خود را به این تهدیدات معطوف و از تشدید تنشهای داخلی خودداری کنند اما برخی جریانها به جای این رویکرد همچنان بر انتقادات خود از دولت متمرکز هستند و با طرح مسائل جزئی مانند انتصابات، فضای سیاسی کشور را از مسائل حیاتی منحرف میکنند. این نوع رفتار حاکی است که برخی از گروههای سیاسی زمانسنجی دقیقی از شرایط حساس منطقهای و بینالمللی ندارند و بیشتر بر منافع حزبی و جناحی خود متمرکز شدهاند تا منافع ملی. این زماننشناسی سیاسی بهویژه در شرایطی که رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد آشوب و تضعیف جبهه مقاومت است، میتواند کشور را در مقابل دشمنان خارجی آسیبپذیرتر کند. این نوع رفتار نهتنها به تقویت جبهه داخلی کمکی نمیکند بلکهبه نوعی به تضعیف اقتدار دولت در مقابله با تهدیدات خارجی منجر میشود. درحالیکه دولت در خط مقدم مقابله با رژیم صهیونیستی و حفظ امنیت ملی قرار دارد، فشارهای داخلی به بهانههای جناحی میتواند باعث تضعیف قدرت اجرایی آن شده و دشمنان خارجی را در پیگیری اهداف خود جسورتر کند.
شائبه سهمخواهی پررنگ میشود
دومین نتیجهای که از این رفتارهای جناحی و انتقادات رادیکال به دولت میتوان گرفت، شائبه سهمخواهی سیاسی است. درحالیکه کشور نیازمند اتحاد و همبستگی در برابر دشمنان خارجی است برخی جناحهای سیاسی به جای تمرکز بر مسائل ملی به نظر میرسد که به دنبال تامین منافع جناحی و سهمخواهی از قدرتند. این شائبه زمانی قوت میگیرد که انتقادات به دولت عمدتا حول محور انتصابات و تغییرات مدیریتی متمرکز است. این رویکرد سهمخواهانه در شرایطی در پیش گرفته شده است که انتظار میرود جناحهای سیاسی مختلف با درک شرایط حساس منطقه از منافع حزبی خود گذر کرده و از دولت حمایت کنند. اما برخی از جناحها به جای این رویکرد همچنان به دنبال سهمخواهی از قدرت و نقدهای رادیکال به دولتند که این امر میتواند به تضعیف انسجام داخلی منجر شود.
نگاه سطحیگرایانه به چالشهای کشور
سومین نتیجهای که از رفتارهای جناحی و نقدهای تند به دولت میتوان گرفت تقلیل مسائل کلان و حیاتی کشور به موضوعات جزئی مانند عزل و نصبهای مدیریتی است. درحالیکه ایران با چالشهای بزرگ و چندلایهای در سطح منطقه و بینالملل مواجه است برخی جناحهای سیاسی به جای تمرکز بر این چالشها تمامی توجه خود را به انتصابات داخلی و تغییرات مدیریتی معطوف کردهاند. این نوع رویکرد نهتنها سطحی و غیرمنطقی به نظر میرسد بلکه میتواند به انحراف توجه از مسائل کلان و حیاتی کشور منجر شود. تمرکز بر مسائل جزئی باعث تضعیف قدرت تصمیمگیری دولت در مواجهه با بحرانها میشود. تقلیل موضوعات کلان کشور به چند تغییر مدیریتی و انتصاب افراد خاص نشاندهنده عدم درک صحیح از شرایط پیچیده داخلی و بینالمللی است. کشور در این مقطع زمانی نیازمند نگاه عمیق و کلان به مسائل و چالشهای پیشروست و تمرکز بر جزئیات فرعی و انتقادات جناحی تنها باعث تعمیق بحرانها و تضعیف قدرت ملی خواهد شد.