به گزارش نبض وطن، فرهیختگان نوشت: هنوز از جهتگیری آرای صندوقهای رأی انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم خبر دقیقی نداریم، اما تا همینجای کار میتوان گفت انتخابات چهاردهم موجب تغییراتی در ساخت سیاسی کشور شده است.
۱. در این انتخابات شاهد بازگشت همه گروههای سیاسی در چهارچوب نظام به سازوکار صندوق و عبور از خیابان یا انزوا بودیم، اینکه چقدر این بازگشت سیاسی موجب بازگشت فضای اجتماعی هم شده، سؤال مهمی است که میزان مشارکت در انتخابات تا حد زیادی به آن پاسخ میدهد.
۲. حس و حال انتخابات و بازخوردهای اجتماعی ناظر به کنشگری سیاسی نامزدهای انتخاباتی، نشان داد فضای سیاسی کشور نسبت به فضای اجتماعی خیلی عقبتر است، بعضاً نظام مسائل سیاسیون که در انتخابات طرح شد نسبتی با فضای اجتماعی کشور ندارد.
۳. میزان مشارکت در انتخابات بار دیگر نشان داد صندوق آنطور که باید و شاید نتوانسته نسبت به دغدغههای مردم پاسخ معتبر دهد، انتخابات اخیر هم مثل سنوات قبل تبدیل به تقاطع ایدههای حکمرانی نشد.
۴. برخی از کارشناسان انتخابات چهاردهم را یک انتخابات نسل قبلی میدانند، به این معنا که عموما رأیدهندهها متعلق به متولدان قبل از سال ۸۰ بودند و بحران نمایندگی نسل جدید در میان نامزدها به وضوح روشن بود.
۵. فقدان گروههای میانجی و نابسنده بودن اثر حوزه عمومی بر انتخابات چهاردهم روشن بود، گروههای مرجع اجتماعی نخواستند یا نتوانستند پلی میان فضای اجتماعی و فضای سیاسی باشند. بحران مرجعیت سیاسی کاملاً در سپهر سیاسی کشور جدی است.
۶. در انتخابات ناگهانی ۱۴۰۳ شاهد همزمانی انتخابات شوراها نبودیم، این مسأله روی مشارکت تأثیر داشت. از سوی دیگر ناکافی بودن زمان برای شکلگیری فضای سیاسی هم در کاهش مشارکت مؤثر بوده است، اما با تکرار یک پدیده آیا نباید به ریشههای آن فکر کرد؟
۷. انتخابات اخیر میتواند خط بطلان بزرگی بر نظام نظرسنجی و نظرخواهی در فضای سیاسی کشور باشد، مؤسساتی که عموما با تعارض منافع مشغول گمانهزنی درخصوص انتخابات بودند حالا با مشخص شدن نتایج در آزمون بزرگی قرار میگیرند.