به گزارش نبض وطن، ناگفته پیداست اولین شهید محراب سخن از مکتبی دارد که محور حکومت را «عدالت» میداند و بنا به قول قرآن کریم در سوره مبارکه حدید آیه ۲۵ «سوگند که ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو نازل کردیم که میان مردم به عدالت قیام کنند».
لذا با چنین بیان شیوایی تکلیف همه حکومتهای الهی در طول تاریخ مشخص میشود و شارح و مفسر و فدائی قرآن باید محور اصلی حکومت را «عدالت» معرفی کند و خود به عنوان الگوی حاکمان تا پای جان بر عدالت پافشاری نماید و جان خود را بر سر این میثاق بگذارد.
یک استاد حوزه در همین خصوص گفت: ارزش و اهمیت حکومت از نظر امیر مؤمنان(ع) را در برخورد ایشان با خوارج میتوان نگریست. به طوری که وقتی آنان شعار دادند (حسبنا کتاب الله) ما را کتاب خدا کافی است و نیازی به حکومت نداریم با مقاومت حضرت روبرو شدند.
حجتالاسلام حسین عربی افزود: امیرالمؤمنین در این راه استقامت نمود و با استدلالهای خویش سعی در قانع کردن خوارج داشت اما عدم تحمل آنان، منجر به جنگ نهروان شد.
وی همچنین دومین موضوع مورد توجه و با ارزش از منظر امیرالمؤمنین را «عدالت» دانست و گفت: مکتب حیاتبخش اسلام، در حکومت دینی جایگاه رفیعی برای عدالت به عنوان ستون اصلی برقراری و پایداری حکومت در نظر گرفته است.
حجتالاسلام عربی با اشاره به اینکه در حکمت ۴۳۷ نهجالبلاغه امام علی در پاسخ به مریدی که میپرسد آیا عدالت برتر است یا بخشندگی. موشکافانه این پاسخ را ارائه میدهند که نتیجهای پربار در امر حکومتداری است به طوری که میفرمایند: «العدل یضع الأمور مواضعها و الجود یخرجها من جهتها»، عدل جریانها را در مجرای طبیعی و اصلی خود قرار میدهد اما جود، جریانها را از مجرای طبیعی و اصلی خود خارج میکند.
این استاد حوزه گفت: اگر بپذیریم «عدالت» دادن حق هر کس به اندازه استحقاق و استعداد و تلاش اوست، اینگونه نگاه به عدالت، امور را در مسیر طبیعی خودش قرار میدهد.
وی افزود: در واقع اگر جامعه را به یک ساعت تشبیه کنیم هر جزء ساعت در جای خودش باید قرار گیرد تا عقربههای ساعت وقت دقیق را به درستی نشان دهد. در صورتی که «بخشش» یک امر غیرطبیعی است؛ مانند عضوی از بدن که چون بیمار است و زندگی غیرطبیعی دارد باید بقیه اعضای بدن، کمبود عضو بیمار را جبران کنند.
حجتالاسلام عربی خاطرنشان کرد: از نظر اجتماعی نباید عضو غیرطبیعی و بیماری در جامعه باشد و اگر عدالت در جامعه به طور کامل وجود داشته باشد، بیماری و نابسامانی و امور غیرطبیعی نباید مشاهده شود.
وی اذعان کرد: هر جا مشکلات و عدم تناسب وجود دارد ریشه آن در بیعدالتی است به طوری که حضرت علی(ع) فرمودند: «العدل سائس عام و الجود عارض خاص» عدالت قانونی عام است که شامل همه افراد جامعه میشود اما جود یک حالت غیر کلی و استثنائی است که شامل همه مردم نمیشود.
استاد حوزه بیان کرد: بخشش شبیه راههای میان بر است که همه به آن دسترسی ندارند اما عدالت بزرگراهی است که همه افراد باید از مسیر آن بگذرند.
وی با تأکید بر اینکه عدالت افضل و بالاتر از جود است، گفت: امیرالمؤمنین عدالت را یک تکلیف الهی قلمداد کرده و در طول قریب ۵ سال حکومت خویش، هیچگاه عدالت را فدای مصلحت نکرده و همیشه بر شایستهسالاری توجه داشتند و توجه به این مهم در اعطای مناصب حکومتی در اولویت ایشان بود.
عربی همچنین افزود: ایشان از سیاستبازان زمان خود بر حذر بود و به توصیههای غیر مشفقانه آنان توجه نمیکرد. گرچه بعضی از شخصیتهای طراز اول که سابقه دیرینه در اسلام داشتند به امیرالمؤمنین پیشنهاد میکردند دست به تغییر معاویه تا دندان مسلح نزند زیرا او با حیله و تزویر و تسلط بر استان زرخیز شام توان اقتصادی و نظامی بالایی دارد لذا از سر سازش و مصلحت او را چند سالی تحمل کند اما حضرت علی(ع) فرمودند؛ شما از من میخواهید پیروزی و ادامه قدرت را به قیمت تبعیض و ستمگری به دست آورم، به خدا سوگند تا دنیا دنیاست چنین کاری نخواهم کرد.
وی با اشاره به دقت نظر حضرت علی(ع) در رعایت امانت در مال اظهار کرد: ایشان در بخش دیگری از سخنان خود میگویند؛ من در مال شخصی خودم که از دسترنج خویش به دست آوردهام تبعیض قائل نمیشوم چه رسد به بیتالمال که من امانتدار آن هستم.
این استاد حوزه اظهار کرد: آن حضرت با تمام وجود در امر حکومت آیه شریفه قرآن (نساء ۵۸) را نصب العین خود قرار داد که فرمود؛ خدا فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش برگردانید و وقتی در بین مردم حکم میکنید به عدالت حکم کنید لذا نگاه ایشان به امکانات در اختیار حاکم اسلام قابل توجه است به طوری که ایشان به این امکانات به چشم امانت مینگریست.
وی گفت: آن بزرگوار در نامه ۵ نهجالبلاغه به حاکم آذربایجان نوشت: «مبادا فکر کنی حکومتی که به تو سپرده شده یک شکار است که به چنگ تو افتاده است، خیر، امانتی است که بر گردنت گذاشته شده و مافوق تو از تو رعایت و نگهبانی و حفظ حقوق مردم را میخواهد، تو را نشاید که به استبداد و دلخواه در میان مردم رفتار کنی.» لذا هر حاکمی که به قدرت و لوازم آن مانند امیر المومنین نگاه کند در مسیر رستگاری راه میپیماید.
حجتالاسلام عربی در خصوص حکومت مطلوب از نگاه امیرالمؤمنین خاطرنشان کرد: اصرار ایشان به صاحبمنصبان و اربابان قدرت این بود که خود را خادم مردم بدانند نه مالک و ارباب مردم.
وی با تأکید بر رعایت حقوق طرفینی حاکم و مردم گفت: همانطور که حاکم بر مردم حقوقی دارد، مردم نیز بر حاکمان حقوقی دارند که باید دقیقاً رعایت شود.
وی با اشاره به اینکه حضرت در فرازی از خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه میفرمایند: «خداوند به موجب اینکه ولی شما هستم حقی بر شما قرار داده است و برای شما نیز بر من همان اندازه حق است که از من بر شما» ابراز کرد: این اعتراف جانانه عالیترین حاکم اسلام آنهم در عصر بربریت و جاهلیت است.
حجتالاسلام عربی تصریح کرد: بزرگترین افتخار ما این است که ایشان فرمودند: «با من آن طور که با جباران و ستمگران سخن میگویند سخن نگویید القاب پر طنطنه برایم به کار نبرید. آن ملاحظهکاری که در برابر مستبدان اظهار میدارند در برابر من اظهار نکنید. گمان نکنید که اگر سخن حق (انتقاد سازنده) به من گفته شود بر من سنگین است، یا از کسی بخواهم مرا تحلیل و تعظیم کند زیرا هرکسی سخن حق برایش سنگین باشد اجرای آن برایش سنگینتر است. پس از سخن حق یا نظر عادلانه خودداری نکنید»
این استاد حوزه ادامه داد: امیر المومنین به این نکته حساس و ظریف برای رضایتمندی عمومی توجه ویژه داشت و آن اینکه مردم بدانند حکومت با چه دیدهای به توده مردم و به خودش نگاه میکند.
وی گفت: رمز موفقت امیر المومنین در حکومتداری همین نگاه ایشان بود که برجستهترین مردمسالاری دینی را با مرور عدالت در همه ابعاد به صورت عملی در تاریخ اسلام به عنوان الگو ارائه کرد.