به گزارش نبض وطن، میثم محمدی شهردار زرین شهر با انتشار پستی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت:
به نام خداوند لوح و قلم / حقیقت نگارِ وجودِ عدم
خدایی که داننده ی رازهاست / نخستین سرآغازِ آغازهاست
درآخرین ماه از آغازین فصل سال یکهزارو چهارصد خداوندِ قادرِ متعال را بی نهایت سپاس می گویم که همچنان توفیق خدمتگزاری به شهروندان خوب و دوست داشتنی شهری زیبا ، شهری باقدمت تاریخی عظیم ، شهری با شکوه جاذبه های زیبای فرهنگی و هنری ، شهری مزین به نام فرهیختگان بافراست وهنرمندانی نامدار ، شهری مفتخر به اقتدار سرداران وشهیدان دلیر، شهری سرافراز با پهلوانان و ورزشکاران غیور و شهری با مردمانی باصداقت و تلاشگر ، شهری به نام زرین شهر را به بنده عطا فرموده است .
دربهاری که خداوندگار عالم از سرِ مهر، طراوت و نشاط و سرسبزی را به طبیعت وزمین خشکیده ارزانی میدارد برآن شدم که بااستعانت از پروردگارمهربان باثبت برگ زرینی در تقویم این خطه طلایی ایران زمین ،نوید شادی و نشاط اجتماعی این عزیزِ گمشده دراین روزگار را برای مردمان خوبم رقم بزنم واندیشیدم چه نویدی بهتر از ثبت روز و هفته ای به نام زرین شهر که نام این دیار و هویت تاریخی فراموش شده اش را زنده و برای همیشه در تقویم فرهنگی ایران و اذهان تمام ایرانیان ماندگار کند وچه تاریخی مناسب تر از هفته ای که پیشینه ی تاریخی چشمگیری را در خود نهفته دارد (سالروز تاسیس شهرداری زرین شهر، ثبت وقفنامه ی مسجد جامع ، ثبت برخی آثار تاریخی ( باغ برجی )، آغازآیین کشت برنج ، نزدیک بودن به هفته ی صنایع دستی و قرارداشتن در ایام بزرگداشت فرهنگ پهلوانی و یادبود فاتح خرمشهر سردار بزرگ شهید حسین قجه ای) لذا مراتب تبریک خودرا به همه ی فرهیختگان گرامی زرین شهری تقدیم می دارم و از خداوند متعال خواهانم که در انجام این امر خطیر که همانا توسعه ی همه جانبه ی شهر هم به لحاظ عمرانی وهم به لحاظ فرهنگی می باشد مرا یاری رساند چرا که به نظر این حقیر توسعه و آبادانی منحصر به ساختن پل و گذرگاه و برج های بلند نبوده ونیست وچه بسا این شهر نیازمند زنده کردن هویت تاریخی از دست رفته و زنده کردن نام مفاخر فراموش شده و بخشیدن جانی دوباره به ریشه های خشکیده این درخت تنومند می باشد؛
امیداست که در دوران خدمتم به این دیارِ زرخیزِ زرنشان از خود خاطره ای خوب و به یاد ماندنی به جای گذارم چرا که
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود …
صحنه پیوسته به جاست …
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد