به گزارش نبض وطن، بامداد شنبه چهاردهم بهمن ماه، ایالات متحده رسماً به دستور بایدن مواضعی را در عراق و سوریه مورد حمله قرار داد و اعلام کرد این حملات در پاسخ به کشته شدن سه سرباز آمریکایی در حمله مقاومت عراق به پایگاه آمریکا در مرز اردن انجام شده است.
«جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا اطلاع داد که حملات نظامی به تأسیسات در عراق و سوریه را هدایت کرده است. بایدن در بیانیهای گفت: پاسخ ما امروز آغاز شد و در زمانها و مکانهایی که ما انتخاب میکنیم ادامه خواهد داشت. ایالات متحده به دنبال درگیری در خاورمیانه یا هیچ جای دیگر در جهان نیست، اما اگر به یک آمریکایی آسیب بزنید، ما پاسخ خواهیم داد.
اگرچه به گزارش المیادین و برخی منابع عراقی، گفته میشود که اکثر ۸۵ نقطه مورد حمله آمریکا، پایگاههایی بودند که از قبل تخلیه شدند و جان کربی، سخنگوی دولت بایدن نیز اعلام کرد قبل از آغاز حملات در عراق، دولت این کشور را مطلع کرده بودند.
به همین دلیل پس از وقوع این حملات بسیاری آن را نمایشی برای افکار عمومی دانستند و انبیسینیوز به نقل از کارشناسان نوشت که نیروهای آمریکایی اهداف چندگانهای را برای واکنش قوی، به کشته شدن نیروهای خود در اردن تعیین کرده بودند اما تأخیر چند روزه این حملات باعث شد، گروههای فعال در خاورمیانه به اندازه کافی زمان برای کسب آمادگی در برابر این حملات داشته باشند. این روزنامه به نقل از یک مقام ارشد عراقی نوشت: «نیروهای تحت حمایت ایران آمادگی حملات مورد انتظار از سوی آمریکا را داشتند و تعلل واشنگتن باعث شد که آنها خود را آماده کنند.»
علاوه بر این همانطور که بایدن نیز اعلام کرده بود، حملات به مواضع محور مقاومت ادامه پیدا کرد و شب گذشته ائتلاف آمریکا با کمک انگلیس و حمایت چند کشور اروپایی دیگر برای سومین بار به نقاطی در یمن حمله کردند.
طبق گزارش خبرنگار شبکه المیادین در یمن، آمریکا و انگلیس بیش از ۲۲ حمله در صنعاء و ۱۱ حمله به مناطق مختلف در تعز انجام دادند، همچنین گفته میشود که اهدافی در شهر ساحلی الحدیده با سه حمله جنگندههای آمریکایی و انگلیس مورد حمله قرار گرفته است.
پس از این حملات پنتاگون اعلام کرد حملات نیروهای آمریکایی و انگلیسی به اهداف یمن، ۱۳ مکان ذخیره سازی سلاح را هدف قرار داده است و با بیان اینکه در دفاع از جان انسانها و جریان آزاد تجارت در یکی از مهمترین آبراههای جهان تردید نخواهیم کرد، ادعا کرد که حملات اخیر باعث اختلال بیشتر و کاهش تواناییهای «شبه نظامیان تحت حمایت ایران» شده است.
حملات آمریکا برای پاسخ به افکار عمومی است
علی اکبر دارینی، کارشناس مطالعات منطقه و خاورمیانه و شبکه الجزیره در رابطه با حملات اخیر آمریکاییها در پاسخ به کشته شدن سه سرباز این کشور، در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: بایدن برای پاسخگویی به افکار عمومی و همچنین حفظ بازدارندگی آمریکا نیاز داشت تا این حملات را انجام بدهد، زیرا پس از حمله به پایگاه آمریکا فشار افکار عمومی نیز در داخل آمریکا افزایش پیدا کرده بود و اگرچه تا پیش از آن بیشتر جمهوری خواهان و مخالفان بایدن بر حمله به ایران به جای جبهه مقاومت پافشاری میکردند، اما الان دیگر بخشی از دموکراتها نیز خواهان برخورد با ایران بودند.
وی افزود: با این وجود در محاسبه هزینه فایده، تیم امنیت ملی دولت بایدن به این نتیجه رسید که واکنش حساب شدهای نشان بدهد تا آمریکا قدرت بازدارندگی خود را نشان بدهد و جلوی حملات بیشتر را بگیرد و همچنین از جنگ تمام عیار منطقهای و رویارویی مستقیم با ایران خودداری کند زیرا هرگونه حمله مستقیم به ایران با واکنش سخت و نظامی ایران روبرو خواهد شد و این به معنای آغاز یک جنگ تمام عیار با پیامدهای غیرقابل پیشبینی خواهد بود.
ایران و آمریکا تمایلی به جنگ تمام عیار ندارند
کارشناس مطالعات منطقهای ادامه داد: به همین دلیل آمریکاییها بسیار محتاطانه تصمیم گرفتند اهدافی را مورد حمله قرار بدهند که اولاً در خاک ایران نباشد و دوماً ایران را وادار به واکنش سخت نکند. اگرچه اسرائیل به شدت به دنبال این بوده و هست که پای ایران و آمریکا را به جنگ باز کند اما ایران و آمریکا این علاقه را نداشتند و مهمترین نقطه امید برای جلوگیری از یک جنگ تمام عیار در منطقه، عدم تمایل ایران و آمریکا به یک درگیری مستقیم نظامی است.
آمریکا نیروهای خود را در منطقه کاهش داده است
دارینی درباره احتمال خروج کامل نیروهای آمریکا از منطقه گفت: آمریکا در سالهای گذشته نیروهای خود را در منطقه کاهش داده بود، اما نیروهای نظامی خود را به طور کامل از خاورمیانه بیرون نبرده و نخواهد برد؛ زیرا برای مهار و فشار بر چین به عنوان بزرگترین خریدار نفت در این منطقه، نیاز دارد که در این منطقه حضور نظامی داشته باشد و همچنین به دلیل حفظ امنیت اسرائیل نیروهای خود را خارج نمیکند
وی یادآور شد: البته آمریکا نیروهای خود را کاهش داده است تا جایی که در سال ۲۰۰۸، ۱۰۸ هزار نیرو فقط در عراق داشت اما در حال حاضر تنها ۲۵۰۰ سرباز دارد.
جبهه مقاومت نیروی نیابتی ایران یا متحد منطقهای؟
کارشناس شبکه الجزیره با بیان اینکه حمله هفتم اکتبر و جنگ غزه باعث شده است که آمریکا برخلاف میل خودش نیروهایش را در منطقه افزایش بدهد، گفت: این موضوع به سود ایران نیست، از طرفی هم مقامات و هم رسانههای آمریکایی گروههای جبهه مقاومت را عامدانه نیروهای نیابتی ایران معرفی میکنند و هدفشان این است که با منتصب کردن مستقیم این نیروها به ایران، فشارها بر ایران را افزایش دهند و هرگونه اقدام از سوی گروههای مقاومت را به نام ایران ثبت کنند تا راه را برای برخورد مستقیم با ایران را هموار کنند.
دارینی خاطرنشان کرد: در صورتی که اینگونه نیست و جمهوری اسلامی بسیار روشن و شفاف اعلام کرده که به شکل مستقیم از گروههای مقاومت در منطقه پشتیبانی کرده است، اما این به معنی فرمان برداری آنها از ایران نیست و آنها نیروی نیابتی ایران نیستند.
وی افزود: برای مثال حوثی ها رابطه بسیار گرمی با ایران دارند و در منافع مشترکی که با ایران دارند یعنی در مخالفت با آمریکا و اسرائیل، همصدا و همنوا با ایران هستند اما آنها برای ایران نمیجنگند بلکه برای مردم، اهداف و منافع خودشان میجنگند و اهداف آنها به طور کامل با ایران یکی نیست.
کارشناس مطالعات منطقهای تصریح کرد: در یک مثال روشن و شفاف، گروه حماس با ایران همراهی داشته و دارد اما این همراهی هرگز صددرصد نبوده است زیرا حماس در جنگ داخلی سوریه در برابر ایران و دولت اسد ایستاده بود، پس این چطور گروه نیابتی است که علیه ایران موضع میگیرد؟ بنابراین غربیها عامدانه این مطلب را بیان میکنند اما خودشان متوجه شدهاند که این طور نیست.
راه حل پایان بحرانها پایان نسل کشی در غزه است نه فشار بر مقاومت
دارینی در رابطه با اقدام مقاومت عراق در حمله به پایگاههای آمریکا گفت: گروه کتائب حزب الله بیانیه داد و اعلام کرد حملات خود به پایگاههای آمریکا را متوقف میکند، اما بقیه گروههای مقاومت حملات را ادامه دادند، این یعنی سطح نفوذ ایران بر گروههای جبهه مقاومت یکسان نیست و شماری از گروهها همراهتر هستند درحالیکه برخی گروهها تأثیر کمتری میپذیرند. اگرچه این میتواند یک هماهنگی عامدانه نیز باشد، بنابراین جای تعجب نیست و انتظار هم نداریم که گروههای مقاومت کاملاً سکوت کنند و واکنشی نشان ندهند.
وی اظهار کرد: به نظر من مانند گذشته حملات آمریکا ادامه پیدا میکند همانطور که واکنش گروههای مقاومت هم ادامه پیدا کرده است، اما نکته اساسی این است که اگر آمریکا به دنبال راه حلی برای بحران کنونی باشد راه آن فشار بر اسرائیل برای توقف نسل کشی در غزه است نه فشار بر مقاومت.
کارشناس شبکه الجزیره بیان کرد: بنابراین باید دید که دولت بایدن نهایتاً کدام مسیر را انتخاب میکند اما معتقدم که دولت بایدن در حال حاضر هردو مسیر را همزمان دنبال میکند، یعنی از یک سو دریافته که دیگر ادامه این وضعیت امکان پذیر نیست و باید موضعش را تغییر بدهد و بر اسرائیل برای پایان جنگ غزه فشار بیاورد و از طرف دیگر مهار جمهوری اسلامی و برخورد با نیروهای جبهه مقاومت را دنبال میکند.
دارینی در انتها گفت: پس ادامه حملات متقابل در سطح کنونی با شدت و ضعف متفاوت ادامه پیدا میکند اما انتظار نمیرود که به یک جنگ تمام عیار منجر بشود مگر اینکه یک اشتباه محاسباتی از سوی نیروهای مقاومت یا از سوی آمریکا رخ بدهد.