به گزارش نبض وطن، مهناز ملکی ریزی با بیان اینکه شاعران وسخنوران سرزمین ادب خیز ایران ، یکی از مهم ترین فرهنگ بانان وپاسداران ادب وهنر وآیین های ایرانی هستند، اظهار کرد: شاعران وسخنوران ایران زمین با زبان شیرین، دید متفاوت وادبی و دانش خود نسبت به مسائل و موارد مختلف از جمله آیین های ایرانی وملی توجه خاص داشته و با بهره بردن از آن ها در آثار ونوشته هایشان، این خوبی ها را به آیندگان می رسانند.
وی افزود: یکی از این آیین ها شب چله یا یلداست و شاعران یلدا را با تعابیر مختلفی در اشعار خود آورده اند، گاهی آن را برای بیان نهایت ظلم، سیاهی وتاریکی دوران زندگی اجتماعی مردم بکار برده اند و روز بعد از آن را روز مهر و خورشید می دانند زیرا یلدا همانا زایش خورشید بوده و خورشید نماد مهر و امید و روشنی است.
استاد ادبیات و زبان فارسی تصریح کرد: حافظ در خصوص این آیین کهن می گوید :صحبت حکّام ظلمت شب یلداست/نور ز خورشید جوی بو که برآید و هوشنگ ابتهاج متخلص به «سایه» از شاعران معاصر می سراید “ای سایه! سحرخیزان دلواپس خورشیدند ، زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم.
وی ادامه داد: سعدی چنین یلدا را توصیف می کند که؛ باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش/ صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود، گاهی گیسوی بلند یار یا شب هجران و دوری از او، دستاویزشب یلدا می شود و شاعران با احساس وعاشقانه نویس در اشعار خود این موضوع را به زیبایی به تصویر می کشنداز این رو سعدی می گوید:نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست/شب فراق تو هر شب که هست یلداییست.
ملکی اضافه کرد: سعید یوسف نیا درباره اینکه چرا شاعران سده های گذشته درمورد یلدا کمتر شعر گفته اند، می گوید : چون شعر در گذشته یک کالای تجملی و دور از دسترس مردم بوده و شاعران نیز بیشتر وابسته به دربار بوده و برای گرفتن صله شعر می سروده اند ، پرداختن به یلدا که بیشتر یک جشن دهقانی ومخصوص اقشار زحمتکش جامعه به ویژه کشاورزان و دامداران بوده ، برای آنان لطفی نداشته است .
وی عنوان کرد: به همین خاطر عجیب نیست که نشانی از جشن یلدا و دغدغه های اقشار ضعیف جامعه در آیینه شعر این گروه از شاعران نمی بینیم و یا اگر هم در شعرها اشاراتی به یلدا می بینیم ، اشارات تغزلی از این جنس است .
استاد ادبیات و زبان فاریسی خاطرنشان کرد: استاد « شفیعی کدکنی »علت بی توجهی شاعران فارسی زبان به شب یلدا را چنین تحلیل می کند که از آغاز پیدایش ادب فارسی تا پایان قرن پنجم هجری و نیز در دوره های بعدی همواره شعر فارسی از پشتیبانی دربارها برخوردار بوده و مشوقان اصلی شاعران نیز همین دربارها بوده اند و زندگی مردم عادی برای این گویندگان ارزشی نداشته و آن را پیش پا افتاده و غیر قابل تامل و عناصر و اجزایش را ناپایدار می دانستند.
وی یادآور شد: در حالی که بر خلاف ادب عامه و باور مردم که همواره به اساطیری از جنس ایرانی چشم داشته و خوار شدن آن را بر نمی تافتند ، در ادب رسمی و درباری، نفوذ سیاسی نژاد ترک بر کشور در دوره اولیه ادب فارسی از سویی و گسترش حوزه اساطیری نژاد سامی در کنار اساطیر ایرانی و همچنین گسترش ادبیات دینی اسلام به ویژه در دوره های بعد موجب بی قدری اسطوره های ملی – از جمله شب یلدا – گردید .
ملکی افزود: یلدا واژهای سُریانی به معنای زایش و تولد است و باید توجه داشت که سریانی زبانی بود که در میان مسیحیان رواج داشت و این معنا، از بررسی و تحقیق در واژهنامهها و کتابهای تاریخی به دست آمده است.
وی تصریح کرد: ابوریحان بیرونی، دانشمند همه فن حریف و تقویمشناس، از شب یلدا با نام میلاد اکبر یاد میکند؛ و منظور از این نام را میلاد خورشید دانسته و کتاب آثار الباقیه نوشته اوست که به عربی نوشته شده و در حال حاضر، چند ترجمه فارسی از آن منتشر میشود و ابوریحان در این کتاب گاهشماری و تقویم اقوام مختلف را بررسی کرده است.
استاد ادبیات و زبان فارسی با بیان اینکه قدیمیترین شواهد در مورد واژه یلدا در زبان فارسی مربوط به قرن پنجم هجری است، ادامه داد: یلدا در آثار ادبی قرن پنجم به بعد ظاهر میشود و در آثار قرن پنجم و ششم کاملا مشخص است که ایرانیها حداقل نام یلدا را از مسیحیان گرفتهاند و به دلیل اینکه با مناسبات و نشانههای مسیحی در ارتباط است و آگاهی نسبت به آن وجود دارد هر چند این آگاهی خیلی زود رو به کاستی میرود و از قرن هفتم به بعد تصورات نادرستی در رابطه با یلدا پدید میآید.
وی اضافه کرد: از قرن هفتم به بعد ارتباط یلدا به میلاد مسیح(ع) قطع میشود و نمیتوان ارتباطی میان آن پیدا کرد، نکته جالب اینجاست که فرهنگهای فارسی که متاخر است، همگی در فهرست خود ذیل یلدا نوشتهاند طولانیترین شب سال و ایرانیها به این معنا آن را متوجه میشدند.
ملکی عنوان کرد: ابوریحان بیرونی دانشمند قرن چهارم هجری شمسی در آثار الباقیه در مورد شب یلدا میگوید: و نام این روز میلاد اکبر است و مقصود از آن، انقلاب شَتوی (زمستانی) است، گویند در این روز، نور از حد نقصان به حد زیادت خارج میشود و آدمیان به نَشو و نما آغاز میکنند و پریها (دیوها) به ذَبول و فنا روی میآورند.
وی بیان کرد: این جشن، یعنی روز اول دیماه را، نود روز نیز میگویند؛ چون میان آن تا نوروز درست نود روز فاصله بوده و نخستین روز آن خرم روز (خُره روز) است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای بزرگ نامگذاری شده است.
استاد ادبیات و زبان فارسی گفت: ایرانیان در زمانهای قدیم، یک نوع تقویم کلی نگر هم داشتند که این تقویم بیشتر در کارهای کشاورزی و دامپروری کاربرد داشت.
وی خاطرنشان کرد: آنها دو موقع از سال را به نام چله میشناختند، چله تابستان که از تیر ماه شروع میشد و چله زمستان نیز از دیماه آغاز می گردید که این چلهها هر کدام به دو دوره تقسیم می شدند؛ چله بزرگ و چله کوچک و برهمین اساس چهل روز ابتدایی را چله بزرگ و بیست روزِ بعد را چله کوچک مینامیدند.
ملکی متذکر شد: جشن یلدا نیکو فرصتی است برای پاسداشت آیین وفرهنگ های زیبای ایرانی، همبستگی، همدلی و مهر ورزی تا بتوانیم میراث بانان خوبی برای آیندگانمان باشیم.