• امروز : دوشنبه - ۵ آذر - ۱۴۰۳

مشکاتیان هنرمندی تکرار ناشدنی

  • کد خبر : 2567
  • 30 شهریور 1399 - 9:59
مشکاتیان هنرمندی تکرار ناشدنی
پرویز مشکاتیان هنرمندی تکرار ناشدنی در موسیقی ایران بود. هنرمندی که خوانش او از سنت، خوانشی ویژه بود و بی شک اگر مشکاتیان نبود چه بسا ساز سنتور هم به جایگاه امروزی خود نمی‌رسید.

به گزارش نبض وطن به نقل از روزنامه اعتماد، پرویز مشکاتیان هنرمندی تکرار ناشدنی در موسیقی ایران بود. هنرمندی که خوانش او از سنت، خوانشی ویژه بود و بی شک اگر مشکاتیان نبود چه بسا ساز سنتور هم به جایگاه امروزی خود نمی‌رسید. در واقع آنچه مشکاتیان را مشکاتیان کرد چیزی نبود جز عشق و نبوغ. عشق به میهن و مردم و نبوغی مهار نشدنی در بیان این عشق که در نوای مضراب به مضراب سنتور مشکاتیان نهفته است. تجلی هنر متعالی را می‌توان با لحن و بیانی ویژه که تنها مختص به خود مشکاتیان است در موسیقی او شنید.
هنر مشکاتیان هنری بود در خدمت روشنگری و همراهی با مردم، چنانچه در تاریخ موسیقی ایران گشتی بزنیم کسی را پرکارتر از مشکاتیان و لطفی نخواهیم دید که آنچنان به خلق تصنیف‌های انقلابی و اجتماعی بپردازند، اما تفاوت عمده بین مشکاتیان و لطفی که شاید کدورت‌هایی را هم بین این دو به وجود آورد تعبیرهای متفاوت آنان از سنت و نوآوری و تعهد هنری بود. شاید بتوان گفت مشکاتیان بیش از هر چیز دنبال کسب تجربه‌های تازه و کنجکاوی‌های فراوان در موسیقی ایرانی و آهنگسازی بود که الحق تمامی این تجربیات موفقیت‌آمیز بوده است.
به عنوان مثال در آلبوم “قاصدک” و یا حتی در آلبوم اخیراً منتشر شده مشکاتیان و محمدرضا شجریان یعنی “خراسانیات” مشکاتیان دست به تجربیات جدیدی در زمینه جواب آوازها و پیوند شعر و موسیقی زده است. پیوند شعر و موسیقی در آثار مشکاتیان به زیباترین وجه ممکن است و این نشان از تسلط او بر تاریخ و ادبیات ایران زمین دارد. در آثار مشکاتیان تا حد زیادی بیان دغدغه‌های اجتماعی او نهفته است. او بیش از هر چیز دلسوز مردم و میهنش بود و قلبش برای ایران می‌تپید. اما پاسخ این همه دلسوزی خانه نشینی هفت ساله او بود.
بی شک هیچ چیز برای یک هنرمند تلخ‌تر از این نیست که حتی به صورت غیرمستقیم مانع از شنیده شدن صدای او توسط مردمی شد که قلبش برای آنها می‌تپد. غم این خانه نشینی‌ها را در آثار بعدی مشکاتیان که مجال ارائه آن‌ها فراهم شد می‌توان دید، آثاری که دیگر خبری از کارهای گروهی پیشین ندارد و بیشتر در غالب تکنوازی و دونوازی‌ها می‌گنجد. با همه اینها مشکاتیان مقام صبر پیشه کرد و با وجود این شرایط را داشت که مانند بسیاری از هنرمندان دیگر مهاجرت کند، اما ماند و خم بر ابرو نیاورد! ولی افسوس که چنین نابغه‌ای در دوره‌ای می‌زیست که قدر و منزلت او را کم دانستند.
تلاش‌هایی که مشکاتیان برای ماندگاری هنر سنتورنوازی کرد غیرقابل فراموش شدن است. تکنیک‌هایی که او به سنتورنوازی معاصر ایران افزود به خصوص در زمینه مضراب‌های پایه و همچنین در زمینه سونوریته ساز به یکباره هنر نوازندگی سنتور را به جایگاهی فراتر از جایگاه قبلی خود رساند. البته که تفاوت‌هایی اساسی بین سنتورنوازی مشکاتیان با هم عصران خود و پیشینیان وجود دارد، اما او هرگز مقلد نبود و خود بنیان‌گذار مکتبی در سنتور نوازی بود که در کنار مکاتب دیگر به حیات خود ادامه خواهد داد.
بسیاری از چهارمضراب‌ها و قطعات ساخته شده او برای سنتور جزء استانداردهایی است که هر سنتور نوازی باید آن‌ها را بداند و بنوازد آلبوم‌هایی مانند “بیست قطعه برای سنتور”، “تمنا” و “دونوازی همایون و سه گاه” از این دست هستند. مشکاتیان بیش از هر چیز بر پیچ و خم ردیف آگاهی داشت و سنت را به خوبی می‌شناخت و همین شناخت گسترده او بود که افق‌های تازه‌ای را پیش روی او گشود تا دست به نوآوری‌ها و خلاقیت‌هایی ارزشمند بزند.
آهنگسازی‌های مشکاتیان به یک اعتبار نوعی شهود هنری و مبتنی بر بداهه‌پردازی بود. به راستی یک موسیقیدان برای رسیدن به این جایگاه نه تنها باید بر ردیف و اصول نوازندگی مسلط باشد، بلکه نیازمند درکی عمیق از تمامی پدیده‌های پیرامون خود است و این که به فلسفه شخصی خود در هنر رسیده باشد تا بتواند در لحظه چنین آثار ارزشمندی خلق کند.
مشکاتیان علاوه بر ساز سنتور سه تار و ویولن هم می‌نواخت که نمونه‌ آن دو آلبوم “پس پرده” و “سرو آزاد” است که در آن سه تار می‌نوازد. در واقع بخشی از همین مطالعات و تجربیات او روی سازهایی مثل ویولن و سه‌تار کمک شایانی در رسیدن به سبک شخصی‌اش در سنتور نوازی کرد. خدمات مشکاتیان به موسیقی ایران تنها محدود به این نمی‌شود او سهم زیادی در گسترش گروه نوازی و ارکستراسیون و سازآرایی ایرانی داشته است. همکاری‌های او با گروه‌های عارف و شیدا بیانگر تمایل او به پیاده سازی ایده‌هایش در این زمینه است که تا حدودی می‌توان آن را دید؛ اما متأسفانه دست تقدیر کم‌تر این فرصت را در اختیار او قرار داد و سرانجام این هنرمند در ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ دیده از جهان فرو بست.

لینک کوتاه : http://www.nabzevatan.ir/?p=2567

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.