جمعی از هنرمندان، فرهیختگان، اصحاب رسانه و اهالی قلم و فرهنگ شهرهای ۹ گانه شهرستان لنجان یادداشتی را در نقد و بررسی مصاحبه رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان لنجان که در شماره ۲۵۱هفته نامه زرین مهر چاپ شده بود در اختیار پایگاه خبری نبض وطن قرار دادند که در ادامه آن را خواهید خواند:
رئیس محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان لنجان، اینجا لنجان است شهرستانی با پیشینه ای سرشار از ادب، فرهنگ، تمدن، دانایی و.. با مردمانی فرهیخته، فرهنگ پرور و پرآوازه که شما، مردمانش را متهم به بینشی نادرست کردید!
شما چنین گفتهاید که: مردم شهرستان لنجان به دنبال فاکتور بومی بودن مسئولان برای ارگانهای این دیار هستند…! که تفکر در این باب تنها موجب تعجب هنرمندان، فرهیختگان و اهالی قلم و فرهنگ شهرستان لنجان شد.
شهرستان لنجان در دامن خود افراد متخصص، مستعد، کاردان، نخبه و صاحب اندیشه را پرورش داده و علیرغم همه این پتانسیل ارزشمند، شاهد آن هستیم که بیشتر مسئولین این شهرستان خوش نام غیربومی هستند و این مهم نشانگر تواضع واخلاق مداری بیش از حد مردم این شهرستان و گواه ادعای نادرست شماست.
در صورتیکه همان شهرستانی که شما لنجان را با آن به مقایسه نمودید حتی میزبان یک مسئول غیربومی در ادارات و ارگان هایش نیست و ای کاش دراین زمینه بیشتر مطالعه داشتید.
اینجا همان لنجانیست که برخی مسئولان غیر بومی اش، حتی به خود زحمت نمی دهند قبل از بر کرسی نشستن و قبول مسئولیتهای خطیر در این شهرستان به مطالعه بپردازند؛ مطالعه و کسب آگاهی از پیشینه شهرستانی که مردمان وارسته آن در تاریخ ایران تاثیرگذار بوده اند و وضعیت فرهنگی، اقتصادی و حتی احوال هنرمندان و مشکلات وخواستههای آنها و در کل شناخت عمیق نسبت به شهرستانی که باید در آن انجام وظیفه کنند.
این درحالیست که چندین کتاب از جمله : (تاریخ ریز، توتستان زر،لنجان، گذر تاریخ از بغ بادران تا باغبهادران، چمگردان در گذر زمان، نگاهی بر تاریخ وفرهنگ قلعه قاسم و…) درباره شهرستان لنجان توسط افراد صاحب قلم و نویسندگان متعهد به نگارش درآمده که توصیه می شود قبل از هرگونه تحلیل آنها را مطالعه کنید چراکه این عدم شناخت و آگاهی است که سبب می شود برخی مسئولان نا آگاهانه درخصوص شهرستان و مردمانش صحبت کنند.
متاسفانه شما پس از گذشت چهار ماه که در شهرستان لنجان مسئولیتی را پذیرفته اید، از وجود فرهنگسراها و وضعیت فعلی آنها در شهرهای زرین شهر و فولادشهر بی اطلاع هستید و همچنان اطلاعات لازم را در اختیار نداشته که نگارخانه زرین شهر در چه وضعیتی قرار دارد! و حتی به درستی نمی دانید که هنرمندان شهرستان لنجان برای انجام فعالیتهای هنری، بیمه، کسب درآمد از هنرشان دچار مشکل نبود مکانی در خور شان وعدم حمایت هستند!
بد نیست این نکته را به شما یادآور شویم که در طول چهار ماه گذشته، هر بار هنرمندی قصد دیدارتان را داشت در کمال تعجب با در بسته اتاقتان مواجه شد مگر اینکه خودتان از قبل اذن دخول داده و روز و ساعت را مشخص کرده باشید!؟
طی چهار ماه گذشته حتی فرصت و زحمت دیدار با هنرمندان، فرهیختگان، اصحاب رسانه و اهالی قلم و فرهنگ را نداده اید تا از نزدیک جویای وضعیت نه چندان خوب فرهنگ و هنر شهرستان باشید چراکه بنظر می رسد شما همچنان بعنوان استاد دانشگاه، متاسفانه سرگرم اداره کلاس و وبینار درسی خود در وقت اداری مسئولیت در شهرستان لنجان هستید.
حال چگونه است که در مصاحبه انجام شده از نگاه کشوری و نه شهرستانی و استانی به برنامه های خود سخن می گویید! بنظرتان مصاحبه با مصطفی رحماندوست چه مرهمی بر زخمهای هنرمند لنجانی میتواند باشد، هنرمندی که بخاطر بی مهری مسئولان بزرگواری چون شما، مدرک هنری خود را قاب کرده و بر دیوار فراموشی آویخته و با نگاه به آن آهی کشیده و دعای خیری برای چون شمایی میکند که آرزوهایش را به خاک بی مهری سپردهاید.
چنین اقداماتی چه مرهمی برای نویسنده شهرستانی است که کتابهایش چاپ شده اما در انبار خانهاش، در انتظارخریدار و خواننده است و همچنان خاک بی نگاهی می خورد؟ خوب است بدانید مصطفی رحماندوست در شهر و زادگاه خود از چنان اعتباری برخوردار است که مدیون لطف و توجه مسئولان آن دیار می باشد.
شما را به همان اهل بیتی که در خط ششم معرفی خود گفته اید که به آن ها گرایش دارید سوگند می دهیم، اگر میدانید میتوانید قدمی شایسته برای فرهنگ و هنر و ادب شهرستان لنجان بردارید بمانید و با همفکری و تعامل مهربانانه و دور از خشونت مدیریتی با اهل فن، مثمرثمر باشید و چنانچه شهرستان ما برای وجود نازنینی چون شما با آن همه سوابق ودرجات درخشان و سنگین، در خور وشایسته نیست، همین الان ردای سنگینش را به لقایش ببخشید و ما را از وجود پر فیضتان بی نصیب گردانید.
شاید فردی بومی یا غیر بومی دارای تخصص، علم و با عملکرد شایستهتری پیدا شود و گرداب سرگردان فرهنگ و ارشاد این شهرستان مهاجر پذیرِ مهاجر دوست را به آرامش برساند.
در پایان برایتان صبری فراوان، اندیشهای پر بار، بینشی عمیق و دانشی بیکران آرزومندیم.
بهمن ١۴٠٠