به گزارش نبض وطن به نقل از تسنیم؛ مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران، دبیرخانه “کمیته ملی شهر هوشمند” است. این کمیته با همکاری مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (سازمان فناوری اطلاعات ایران) در سال ۱۳۹۹ تشکیل شده است و متولی شهرهای هوشمند در ایران است برخی اعضای این کمیته شامل نمایندگان ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی، شورای عالی استانها، شورای کلانشهرها، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، سازمان نظام صنفی رایانهای کشور، سازمان حفاظت محیط زیست و سایر ارگانها و سازمانهای ذینفع و بازیگران حوزه شهر هوشمند در ایران است
مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران، مرجع پژوهش و فناوری حوزه شهر هوشمند در سطح ملی، از ارگانهای زیرمجموعه دانشگاه تهران است که در سال ۱۳۹۸ تاسیس گردیده است. این مرکز تحقیقات به عنوان نخستین مجموعه تخصصی حوزه شهر هوشمند در ایران با همکاری بیش از ۴۴ نفر متخصص رشتههای فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، شبکه، علم اطلاعات، شهرسازی، مدیریت، مهندسی عمران و سایر تخصصهای مرتبط در ۱۸ کارگروه تخصصی در حوزههای مختلف این حوزه همچون اینترنت اشیاء، تحول هوشمند شهرها و شهرهای جدید، تحول هوشمند سازمانی، تحول هوشمند شهرداری، تحول هوشمند شهرکهای صنعتی و کارخانجات، تحول هوشمند مناطق ویژه اقتصادی و آزاد، تحول هوشمند بانکها و سایر حوزههای تحول هوشمند در ابعاد مختلف پژوهشی، مطالعاتی، مشاوره و اجرا فعالیت میکند.
این مرکز در جهت پاسخگویی به بخشی از نیازهای پژوهشی، مطالعاتی و تجاری کشور عزیزمان ایران در زمینه شهر هوشمند، هوشمندسازی و سایر حوزههای مرتبط با حوزههای شهر هوشمند تاسیس گردیده است. با توجه به در اختیار داشتن ظرفیتهای علمی، پژوهشی، آزمایشگاهی و سایر پتانسیلهای دانشگاه تهران و همچنین تخصصهای گوناگون و تجارب حرفهای اعضای مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران در حوزههای شهر هوشمند، شهرسازی، فناوری اطلاعات، علم اطلاعات، داده و سایر رشتهها، این مرکز پتانسیل اجرای پروژههای مختلف در حوزه شهر هوشمند را دارد.
مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران با شناختی که از سازمانها، شهرها و مناطق اقتصادی مختلف پیدا کرده است رویکرد خود را براساس مسیر درست الگوی بومی شهر هوشمند در ایران گذاشته است و چشماندازش هم تبدیل شدن به مرجع حوزه شهر هوشمند در ایران است؛ یکی از پروژههای شاخصی که مرکز به صورت جدی شروع کرده و در مرحله عقد قرارداد است، پروژه منطقه اقتصادی گرمسار است که بحث هوشمندسازی آن را اجرایی کرده است و در این راه با سازمان فناوری اطلاعات ایران و وزارت ارتباطات نیز همکاری نزدیکی دارد؛ تمام تلاش مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران این است که بتواند بازیگران و ذینفعان را دور هم جمع کرده و از تجربیات یکدیگر استفاده کند و در واقع یک رویکرد جامع داشته باشد چراکه بحث شهر هوشمند یک موضوع بینرشتهای و بین سازمانی است.
با توجه به اینکه مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران تقریباً مهمترین نهاد متولی شهر هوشمند ایران است، با دکتر ” امین فرجی ” عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران به گفتوگو نشستهایم که این گفتوگو را از نظر میگذرانید:
در آغاز یک مقدمه و تاریخچهای از مفهوم شهر هوشمند بفرمایید؟
چندین روش در مطالعات شهری وجود دارد که یکی از آنها این است که شهر باید برای ماشینها ساخته شده و شامل خیابانها و ساختمانها باشد که البته این موضوعات برای ماقبل سال ۱۹۶۰ است و تعاریف بیشتر کالبدی بوده است که خروجیهای آن طرح جامع و تفصیلی شد اما بعد از سال ۱۹۶۰ و انقلاب صنعتی سوم، موضوعات جدیدی در برنامهریزی شهری مطرح شد که به آن رویکرد مشارکتی، رویکرد استراتژیک یا برنامهریزیهای استراتژیک گفته میشود. این موضوعات به همراه انقلاب صنعتی سوم مقدمهای برای ظهور شهر هوشمند شد که این شهر هوشمند تا امروز نزدیک به سه نسل را تجربه کرده است و امروز نیز با نسل سوم شهر هوشمند مواجه هستیم.
شهر هوشمند که در سال ۱۹۹۰ مطرح شد عمده رویکرد و نگاهش مهندسی بود به این معنا که مجموعهای از سنسورها در یک شهر کنار یکدیگر قرار میگیرند که خروجی آن شهر هوشمند میشود. کشورهای اروپایی یا حوزه اسکاندیناوی در سال ۲۰۱۰ مفهوم جدیدتری از شهر هوشمند ارائه کردند و آن هم زیروکربن بودن شهر هوشمند بود یعنی آلودگی و محیط زیست باید به سرعت کاهش یابد. به عنوان مثال شهر آمستردام هلند که جزو شهرهای بسیار آلوده اروپا محسوب میشد که در راستای همین تعریف جدید با دوچرخه جایگزین شد و شهرهایی مثل کپنهاگ و هلسینکی نیز همانند آمستردام است.
نسل سوم شهر هوشمند اینگونه تعریف میشود که شهر هوشمند متکی به مردم است یعنی یکی از ارکان شهر هوشمند، شهروند هوشمند است اما بسیاری از نهادهای بینالمللی در حوزه شهر هوشمند هیچ تعریف واحدی از آن ندارند. در تعریف دیگری از شهر هوشمند آمده است که به شهری گفته میشود که متکی به نیازهای مردم است به عنوان مثال امروز نیازهای مردم تبریز با تهران بسیار متفاوت است و با متفاوت شدن این نیازها، تعریف شهر هوشمند نیز متغیر خواهد بود ممکن است در یک شهر تمرکزتان بر روی حمل و نقل هوشمند انجام شود و در شهری دیگری تمرکز بر روی مجموعه استارتاپها باشد .
شهر هوشمند شهری است که در آن تصمیمات درست گرفته میشود و منتهی به مسیر درست نیز خواهد شد و اگر نگاهی به مسیرهای طی شده در گذشته ایران بیندازیم متوجه میشویم که حرکت ما به سمت شهر هوشمند نبوده است. امروز بادگیرها در شهر تاریخی یزد مجهز به سنسور یا ابزارهای AI نیستند اما این یک شهر هوشمند محسوب میشود در واقع در شهر هوشمند ما باید بتوانیم با نیازها و شرایط محیطی، خودمان را تطبیق بدهیم و این گسست تاریخی ما را ترغیب کرد تا به سمت شهر هوشمند حرکت کنیم.
تمرکز مجموعه مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران برای طراحی الگوی بومی بوده است به عنوان نمونه امروز طراحی الگوی بومی شهر قم نهایی شده است و در مراحل نهایی عقد قرارداد است. امروز در تهران نزدیک به ۲ هزار سامانه وجود دارد که ۳۰۰ سامانه در حال استفاده است و این پراکندگی نشان میدهد که مهمترین مسئله شهر هوشمند یعنی داشتن استراتژی، حلقه مفقوده این روزها است و ایده تاسیس مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران نیز به همین مسئله باز میگردد که کارهای پراکنده زیادی در حوزه شهر هوشمند انجام میشود که باعث ایجاد چندصدایی شده است و هیچکدام نیز به شبکه واحد نرسیدند مثلاً مرکز تعالی شهر هوشمند یا مرکز اینترنت اشیا به طور مستقل وجود دارند اما همافزایی در این بین وجود ندارد.
از آنطرف عمده کارهای صورت گرفته در این حوزه کپی تجربههای خارجی است؛ در حالی که شهری مثل تهران، ساختار کالبدی خاصی دارد و ویژگیهای خاص، فرهنگ خاص، زبان خاص و ساختار اقتصادی متفاوتی دارد و قطعاً باید با شهر هوشمندی همچون نیویورک متفاوت باشد. معماری دوران قبل از اسلام بسیار متفاوت بوده است و امروز معماری شهری مثل بغداد مربوط به دوران قبل از اسلام است و تمام چیدمان عناصر برای شهرهای بعد از اسلام طبق یک منطق و استدلالهای منطقی بوده است یعنی عناصر سهگانه مسجد به عنوان یک مرکزیت مذهبی، محل زندگی خلیفه به عنوان یک مرکزیت سیاسی و بازار به عنوان قلب اقتصادی با یکدیگر در کنار هم بودند. بازار تهران در کنار کاخ گلستان است و در کنار آن نیز مسجدی را مشاهده میکنید که گلدستههای آن مسجد مسیر هدایت بوده است و در واقع تمام دیوارها و دروازههای شهر پر از حرف بوده است. متاسفانه امروز حرکت شتابزده به سمت شهر هوشمند بسیار زیاد است و گاهی نیز به بستری برای حرکت به سمت شوهای تبلیغاتی برای گرفتن رای تبدیل شده است و بسیاری از موضوعات فرهنگی و کالبدی را در خود جای نداده است.
یکی دیگر از مشکلات شهر هوشمند موضوع “محرمانگی اطلاعات” است که کشورهای اروپایی نیز با آن درگیر هستند. به عنوان مثال در موضوع “مبلمان شهری” هوشمند مسائلی همچون نیمکت، پایههای چراغ، پایههای گلدان که دما را میسنجند، نیمکتهای مجهز به اینترنت اشیا، شارژ موبایل و مسیریابی مطرح است اما در دل همین موضوعات، اعتراضات فراوانی به دلیل درز اطلاعات فنی مردم انجام شده است. در مثالی دیگر زمانی که در نیویورک شرکتهای DIAL UP حذف شده و تلفنهای هوشمند جایگزین شدند، پرونده بزرگی برای این موضوع شکل گرفت مبنی بر اینکه دادههای مخاطبان دزدیده میشود و به همین دلیل موضوع دیتا و داده یک موضوع حیاتی و کلیدی است.
امروز از بسیاری از سرویسهای خارجی استفاده میکنیم اما به دلیل اینکه نتوانستیم الگویی برای آن طراحی کنیم، دائم در حال واردات هستیم؛ زمانی “راکفلر” شرکت نفت استاندارد را به کشورهای در حال توسعه میآورد و امروز “مارک زاکربرگ” و “جف بزوس” همان نقشه چاه نفت را به درب منازل ما آوردهاند؛ امروز اطلاعات جستجوی من، لوکیشن من، رفتارهای حرکتی من کاملاً قابل پیشبینی است و همه اینها به این دلیل است که الگوی شهر هوشمند ما باید داخلی باشد و این مسئله در کشورهای اروپایی رعایت شده است.
مرکز تحقیقات شهر هوشمند با چه نهادها و ارگانهای همکاری دارد؟
مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران با بسیاری از مجموعههای دولتی و خصوصی تفاهمنامه همکاری امضا کرده است که این مجموعهها شامل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، مرکز تحول و همکاریهای پیشرفت ریاست جمهوری، شرکتها و بخشهای خصوصی، شهرداریهای مختلف، ادارهکلهای وزارت ارتباطاتِ استانهای مختلف است و یک شبکه گستردهای از روابط ایجاد شده و هدف نیز این است که بازیگران شهر هوشمند را در کنار یکدیگر جمع کنیم و هیچکدام از تفاهمنامهها نیز غیرعملیاتی و صوری نبوده است.
مرکز تحقیقات با استارتاپهای بسیاری زیادی تفاهمنامه همکاری امضا کرده است اما به صورت رسمی با ۳ استارتاپ قرارداد رسمی امضا شده است. مرکز تحقیقات با یک شرکت استارتاپی قراردادی امضا کرده است تا سامانهای را راهاندازی کنند که شامل رتبهبندی شهرهای هوشمند ایران است. یک استارتاپ دیگر در حوزه حمل و نقل فعالیت میکند که خبرهای خوبی از آینده این استارتاپ خواهید شنید. یک استارتاپ دیگر در موضوع اپلیکیشن شهر هوشمند کار میکند که کار این پلتفرم این است که مثلاً شما قصد ساخت و ساز در شهر زنجان را دارید وارد سامانه میشوید اگر مسیر ساخت و ساز آغازش با شهرداری باشد وارد پنل شهرداری شده و درخواست صدور پروانه را میدهید و دیگر لازم نیست به سازمان نظام مهندسی یا دفتر خدمات الکترونیکی برای گرفتن استعلامات بروید و این سامانه مرحله به مرحله نشان میدهد که کار شما در چه وضعیتی است.
یک موضوعی تحت عنوان ” همآفرینی یا نوآوری باز ” در شهر هوشمند وجود دارد به این معنا که مثلاً مرکز مطالعات شهرداری تهران یکسری رسوب علمی دارد و نه فقط این مرکز بلکه تمام مجموعههای تحقیقاتی و مطالعاتی در ایران رسوب علمی دارند و در حال خاک خوردن هستند اما بسیار باارزش هستند چرا که برای آنها هزینه شده است؛ نوآوری باز به این معناست که من باید از دانشی که آنها کسب کردهاند، استفاده کنم؛ انیشتین جمله معروفی دارد که میگوید من اگر به این سطح از دانش فیزیک رسیدم پاهایم را بر روی شانه فیزیکدانهای قبلی گذاشتم؛ همافزایی به عنوان یک دغدغه مهم در مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران در نظر گرفته شده است. زمانی که من به سنسور احتیاج دارم و تجهیزات آن را نیز ندارم به سراغ مجموعه “فناپ” رفته و با آنها وارد مذاکره شدم که یک هلدینگ بسیار بزرگ زیرمجموعه بانک پاسارگاد است که در حوزه بانکداری الکترونیک بسیار خوش درخشیده است؛ در واقع چشمانداز ما این است که بتوانیم این مرکزیت را ایجاد کنیم و حرف واحدی در مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران زده شود.
در کمیته ملی شهر هوشمند ایران ۱۶ ارگان را دور هم جمع کردیم که وزارت اقتصاد، وزارت ارتباطات، وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از جمله آنهاست. یکی از مشخصههای اصلی ما ایرانیها ضعف در کار تیمی است البته نسل جدید بچههای استارتاپی در مراکز نوآوری و شتابدهندهها در کار تیمی بسیار خوب عمل میکنند اما همچنان ضعف وجود دارد به عنوان مثال در یکی از پروژههای تجمیع واحدهای مسکونی در یکی از مناطق تهران به صورت عملی مشاهده کردم که صحبت کردن با مردم و راضی کردن آنها به این کار چقدر سخت است و همین مثال در اِشِل بزرگتر در ارگانهای دولتی وجود دارد و هماهنگی بین نهادها بسیار سخت است.
نکته دیگر این است که دو سازمان دولتی، اداره کلهای آنها با یکدیگر موازیکاری میکنند و اصلاً از کار یکدیگر نیز خبر ندارند و یک غروری نیز در بین بیشتر این نهادها وجود دارد که خودشان را مرکز عالم میدانند! حضور بعضی از افراد در جلسات مختلف بعضاً به این دلیل است که جلوی آن موضوع را گرفته یا رد کند اما به هر حال امیدواریم در دولت جدید اتفاقات خوبی رخ دهد.
مقام معظم رهبری در جلسه اخیر با اعضای هیئت دولت بر روی سه کلیدواژه تاکید داشتند که تحول، شفافیت و هوشمندی است یعنی دقیقاً همان نظام مسائلی که ما بر روی آن کار میکنیم و بلافاصله روی این نکته تاکید کردند که از جوانان استفاده کرده و از شبکه نخبگانی خارج از دولت استفاده کنید.
در رابطه با مشکلات پیشروی مرکز تحقیقات شهر هوشمند توضیح دهید؟
اگر در گذشته پای صحبتهای بزرگان کارآفرینی دنیا مینشستیم، میگفتند که ممکن است در مسیر نوآوری حتی خانوادههای شما مخالفت کنند و این موضوع را در مرکز تحقیقات به صورت ملموس مشاهده کردیم و ما نه در بخش دولتی و نه غیردولتی هیچ حمایتی از ما صورت نپذیرفت و حتی گاهی نیز مانعتراشی نیز در مسیر کار صورت گرفته است؛ به عنوان مثال در بسیاری از پروژهها، افراد مختلف مانع به ثمر نشستن آنها شدهاند که نمیتوانم اسم بیاورم چراکه باعث ایجاد چالش برای مجموعه خواهد شد.
امروز نزدیک به ۳۰ نفر در بخشهای مختلف مجموعه کار میکنند و نزدیک به ۱۸ کارگروه نیز در مرکز تحقیقات فعالیت میکنند که شامل کارگروه کشاورزی، کارگروه ساختمان، کارگروه حمل و نقل، کارگروه سیاست پژوهشی، کارگروه آیندهنگاری، کارگروه اینترنت اشیاء، کارگروه هوش مصنوعی، کارگروه طراحی و برنامهریزی شهری و کارگروه انرژی است .
وظایف این کارگروهها بسیار متفاوت است و این کارگروهها براساس یک چشماندازی تعریف شدهاند؛ به عنوان مثال یکی از موضوعاتی که در این چشماندازها تعریف شده است اخذ استانداردهای لازم است. امروز جلسات این کارگروهها به صورت دو هفته یکبار انجام میشود و تمرکز آنها بر روی استانداردها است و خود ما هم عضو سازمان استاندارد جهانی ایزو هستیم؛ گلخانههای هوشمند شهری از دیگر موضوعاتی است که بر روی آنها در حوزه کشاورزی کار میکنیم. در موردی دیگر چراغهای راهنمایی را طراحی کرده و به دنبال تجاریسازی آنها هستیم؛ پلتفرم شهر هوشمند نیز نهایی شده است و اسکلت اصلی آن آماده شده است؛ در موضوع “سیاستپژوهشی” شهر هوشمند، یک از دغدغهها و خلاءهای اصلی که مطرح شده است راهاندازی یک شبکه تلویزیونی با محوریت و تمرکز بر روی فناوری است که در همین زمینه مذاکرات زیادی با مدیران تلویزیون و به طور ویژه با شبکه آموزش و شبکه سلامت داشتهایم یعنی همانطور که در حوزه کودک یا مستند شبکه تخصصی داریم باید در حوزه فناوری نیز یک شبکه اختصاصی داشته باشیم.
پروژههای شهر هوشمند مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران به کجا رسیده است؟
یک پروژه بزرگ با همکاری شهرداری تهران انجام شد که نقش فناوریهای جدید بر روی ارتقای درآمدهای شهرداری تهران یا پایدار کردن درآمدهای آنها بوده است. از سال ۱۳۶۹ چالش شهرداری تهران و کل شهرداریهای کشور این شد که دیگر به دولت وابسته نبودند و خود باید درآمدزایی میکردند. در حوزه درآمد، ۸ کد اصلی درآمدی و بیش از ۸۰ زیر کد وجود دارد که ما کار تحلیل بر روی این درآمدها را انجام دادیم اینکه چطور باید آنها را ارتقا بدهیم و چطور درآمد کسب کنیم؛ در موضوع درآمدهای جدید نیز ما پیشنهاد فروش دادهها را مطرح کردیم چراکه امروزه بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا در حال فروش داده هستند و بسیاری از استارتاپها حاضرند برای دریافت دادهها پول پرداخت کنند. امروز اصطلاحی به نام “ژئومارکتینگ” یا بازاریابی مکانی وجود دارد که اگر فردی قصد راهاندازی یک فستفود یا گلفروشی را داشته باشد برایش مهم است که در کدام منطقه تهران آن را راهاندازی کند که شهرداری این کارها را انجام نمیدهد و حتی فضاهای شهری زیادی در اختیار شهرداری قرار دارد و به اصطلاحِ استارتاپیها “پیوت” یا تغییر جهت نمیدهد و کاملاً به شکل سنتی حرکت کرده و تحولی ایجاد نمیکند.
امروز مرکز تحقیقات در شهر قم فعال شده است و جلسات فراوان اتاق فکر با شهرداری قم برگزار کرده است و بالاترین مقامات شهرداری این استان در جلسات حضور دارند و پیگیر موضوعات جلسه هستند؛ مهمترین خروجی جلسات در قم، رسیدن به الگوی تحول بومی هوشمند است که در دو فاز مطالعاتی و فاز اجرا انجام شده است.
در پروژه گرمسار که مقداری نیز با تاخیر مواجه شده است هدف این است که یک لایه به لایههای طرح جامع اضافه کنیم که آن لایه نیز “لایه هوشمندی” است و یک خدمات ۷ فصلی مفصل برای آنها نوشتیم که شامل موضوعات مختلفی از بحث کارگاه و انبارداری تا موضوعات مربوط به لجستیک است.
معاونت علمی و فناوری و به طور خاص ستاد دیجیتال ۴ حوزه ماموریتی را به ما سپردند که یکی از آنها بحث کارگروه شهر هوشمند است و دیگری بحث “بوتکمپ” است موضوع بعدی تولید محتوا و همچنین راهاندازی یک مرکز نوآوری در حوزه شهر هوشمند است چراکه ما مرکز نوآوری یا مرکز شتابدهی برای استارتاپها در حوزه شهر هوشمند نداریم و آن را نیز به ما سپردند؛ مرکز نوآوری، نیازمند حمایت بخش دولتی یا بخش خصوصی به عنوان اسپانسر است چراکه قول معاونت علمی فقط تجهیز فضا بوده است. مثلث معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، دانشگاه و یک بخش خصوصی یا دولتی به عنوان اسپانسر بازیگران این حوزه هستند.
یک کار بزرگ دیگر همکاری مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران با مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت ریاست جمهوری برای برگزاری و شرکت در رویدادهای جهانی است که شاید نزدیکترین این رویداد، رویداد اکسپوی اسپانیا است که معروفترین اکسپو در حوزه شهر هوشمند است که شرکتهای بزرگی همچون آمازون و گوگل در آن حضور دارند و تلاش ما این است که در آن نمایشگاه پاویون ایران فعال شود . مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت ریاست جمهوری در ۴ شهر از جمله وین اتریش، سئول کره جنوبی، پکن چین و مسکو روسیه است و ما میتوانیم این ظرفیت را فعال کنیم .
الگوی تحول بومی شهر هوشمند ایران بعد از تدوین توسط چه کسانی اجرا خواهد شد؟
بعد از به نتیجه رسیدن الگوی تحول بومی شهر هوشمند ایران، به آنها اعلام کردیم که عملیات اجرایی آن را نیز میتوانیم انجام دهیم اما گاهی اوقات سیاستها طوری طراحی شده است که اجرای پروژه به فردی غیر از مشاور تهیهکننده سند سپرده میشود؛ یکی از چالشهای موضوعات شهر هوشمند این است که یک موضوع بین دستگاهی است یعنی شهرداری در موضوع انرژی، آب و فاضلاب و حتی موضوعات ریز حق ورود ندارد یا امکان ورود شهرداری به مسائلی همچون خانههای وقفی یا خانههای زیر نظر میراث فرهنگی وجود ندارد و حتی شهرداری قادر به جابهجایی یک تیر چراغ برق هم نیست.
این سوال که چه کسی اجراکننده آنها خواهد بود یکی از دغدغههای مهم و چالشبرانگیز در ایران است. ما برای رتبهبندی شهرهای ایران از نظر هوشمندی به ۲۰ دسته شاخص در قالب ۱۴۰ شاخص احصا شده رسیدیم و نتیجه این شد که بسیاری از این شاخصها به عنوان مثال نزدیک به ۶۰ درصد شاخصها خارج از وظایف حوزه شهرداری است! البته این مشکل در قالب طرح “نگاشت نهادی” در کمیته مرکز تحقیقات شهر هوشمند حل شده است و وظایف نهادها و سازمانها در نگاشت نهادی مشخص شده است.
ما طرحهای آمایش در دوره روحانی را برای ۳۱ استان تهیه کردیم که بیش از ۱۰۰ هزار صفحه محتوا برای ۳۱ استان آماده و ارائه شد و چندین میلیارد تومان هزینه برای آن شد که گاهاً یک پروژه آمایش همانند پروژه استان اصفهان در اواخر دهه ۸۰ قراردادش در حدود ۳ میلیارد تومان بود اما نقطه ضعف اصلی این است که ما استراتژی ملی آمایش نداشتیم در حالی که استانها خودشان زودتر آمایش را تهیه کردند و نتیجه این شد که طرحهای آمایش استانی زودتر از استراتژی ملی آمایش به نتیجه رسید! که یک ضعف بزرگ است.