به گزارش نبض وطن به نقل از ایزنا، آیتالله سیدابراهیم رئیسی در این جلسه گفت: «با استفاده از نظرات فرهیختگان حوزه و دانشگاه، راهکارهای علمی اتخاذ شود تا کمترین آسیب اجتماعی و روانی را داشته باشیم؛ با پیشبینی و پیشگیریهای فعالانه میتوان آسیبهای ناشی از ایجاد موجهای جدید را کاهش داد».
واقعیت اینکه از ابتدای شیوع ویروس کرونا و آغاز محدودیتها و قرنطینهها، بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان درباره خطر افزایش موجهای جدید بیماریهای روانی و اختلالهایی همچون افسردگی، اضطراب، وسواس، پرخاشگری و … هشدار داده و خواستار تمهید مقدمات لازم شده بودند.
آن زمان البته کسی تصور نمیکرد ماجرای کرونا تا این حد به درازا بینجامد و خسارات روانشناختی آن تا این حد گسترده باشد.
در ۱۹ ماه گذشته علاوه بر سازمان بهداشت جهانی، بسیاری از انجمنها و نهادهای داخلی و مجامع روانشناسی و روانپزشکی، بارها از ستاد ملی مقابله با کرونا خواستهاند در کمیتههای علمی آن، متخصصان روان نیز حضور داشته باشند اما به هر دلیلی این امر محقق نشد که شاید بتوان عدم وجود تجربه مشابه و اولویتهای دیگری مانند تامین دارو و تجهیزات درمانی را برای این بیتوجهی، توجیه کرد.
در یک دورهای حتی رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور از رئیسجمهوری وقت خواست که اعضای این سازمان بتوانند در جلسههای ستاد شرکت کنند و اهمیت مقابله با آسیبهای روانی کرونا را گوشزد و بر تدوین راهکارهای مقابله با حجم عظیم اختلالهای روانی حال و آینده همت گمارند. این درخواست به سرانجام نرسید و در ماههای گذشته، بیشترین تمرکز کادر درمانی و ستادهای ملی و استانی کرونا بر بیماریهای جسمی، واکسن و تدوین پروتکلهای بهداشتی متمرکز بوده است.
در این مدت اخبار ناخوشایندی از رشد پرخاشگریها و خشونتهای ناشی از وضعیت وخیم روانی جامعه به گوش میرسد؛ در تازهترین مورد محمود علیگو رئیس اورژانس اجتماعی کشور گفته، اقبلا بیشترین تماسها با این اورژانس مربوط به کودکآزاری بود اما اکنون همسرآزاری در رتبه نخست تماسها است و «سال گذشته ۳۸ درصد تماسها با اورژانس اجتماعی در رابطه با خشونت خانگی بوده است».
نکته نگرانکننده اینکه به گفته رئیس اورژانس اجتماعی «بیشترین تماسهای مرتبط با حوزههای خشونت، شامل همسرآزاری و خشونت خانگی حاد به معنای درگیری و مشاجره زن و شوهر است و بعد از آنها، کودکآزاری قرار دارد» و نیز «فقر اقتصادی و مشکلات روان» از جمله دلایل رشد بالای همسرآزاری بوده است.
همه میدانیم که آمار اعلامی به دلایلی همچون مخفیکاریهای اجباری افراد و خانوادهها، نگرشهای فرهنگی و ناآگاهی، معمولا کمتر از میزان واقعی است؛ در واقع اگر قرار باشد تصویری روشن و واقعی از اوضاع خشونت در خانوادهها به دست داد، این رقم به طور قطع باید بیشتر باشد.
خشونتهای خانگی از آن جهت اهمیت مضاعف دارند که مقدمه و مولد بسیاری دیگر از اختلالها در دوران کودکی و نوجوانی فرزندان شده و در ادامه به شکلهای دیگری همچون وسواس، اضطراب بیمارگونه، افسردگی و … بازتولید خواهند شد.
در ماههای اخیر میزان خشونتهای کلامی و فیزیکی اجتماعی نیز همچنان بالا و رو به رشد بوده است؛ آمار اعلامی پزشکی قانونی از نزاعهای فردی و جمعی که عمدتا ناشی از حجم بالای استرس و پرخاشگری آموخته شده است، نشان میدهد اوضاع خشونتها در خارج از منزل نیز مناسب نیست.
از سوی دیگر بسیاری از مشاهدههای میدانی و پژوهشهای داخلی و خارجی نشان میدهند در دوران ورود و همهگیری کرونا، میزان و تنوع ابتلا به اختلالهای روانی افزایش یافته است، آن هم در حالی که همه میدانیم از سه سال پیش، مردم کشورمان تحت فشارهای ظالمانه و غیرانسانی ناشی از تشدید تحریمهای آمریکا بوده و معیشت آحاد مردم دچار مضایق قابل توجهی شده است.
این شرایط که همراه است با استرسها و نگرانیهای بیکاری و تورم و کمبود برخی کاالاهای اساسی، در ترکیب با کاهش تفریحهای جمعی اوضاع حادی را به لحاظ روانی آفریده است.
در طول ۱۹ ماه گذشته، کاهش مراودههای اجتماعی، تجربه تلخ تنهاییها، قرنطینهها، دوری از عزیزان و بستگان و سیل شتابان و مداوم اخبار منفی، هر روز و هر ساعت بر اعصاب مردم فشار بیشتری وارد کرده است.
هشدارهای مربوط به خطرهای بیماری و شمار روزانه ابتلا و مرگهای کرونایی، اگر چه لازم و بازدارنده است، اما در وجهی دیگر موجب افزایش تصاعدی اضطراب و استرس شده و اکنون میتوان گفت همه مردم را تحت تاثیر قرار داده است.
موضوع دیگر مربوط به کمبود برخی داروهای پرمصرف روانپزشکی در سه ماه اخیر است که مشکلات زیادی را برای مصرفکنندگان پدیدآورده؛ گزارشهای میدانی نشان میدهد برخی از پرمصرفترین داروهای اعصاب و روان مانند فلوکستین و دیپاکین یا همچنان نایاب هستند یا با قیمتهای نجومی فروخته میشوند.
در این شرایط است که اهمیت دستور رئیسجمهوری مشخص میشود؛ اگر در ۱۹ ماه گذشته به هر دلیلی از موضوعهای روانی کرونا غفلت شده، اکنون لازم است با حضور مدیران جدید وزارت بهداشت، به این موضوع مهم به صورت ویژه توجه شود.
در نخستین گام لازم است در کنار کمیتههای چندگانه علمی، کمیته علمی روانشناختی ایجاد و فعال شود و در آن شماری از استادان روانشناسی و روانپزشکی حضور یابند و نظرهای خود را مستقیم با رئیس ستاد و مسئولان دیگر نهادهای ملی مطرح کنند.
در گام دوم میتوان طی فراخوانی ملی، از همه متخصصان روان دعوت کرد تا در یکی از سامانههای موجود، پیشنهادها و راهکارهای اجرایی و عملیاتی خود را به ثبت برسانند و از همه داوطلبان و غیرداوطلبان ماهر در حوزههای مشاوره و رواندرمانی، دعوت به همکاری کرد.
در گام سوم، تهیه «پیوست روانشناختی» مصوبههای ستاد ملی مقابله با کروناست؛ با این پیوست میتوان ضمن برشماری پیامدها و نتایج مرتبط با موضوعهای بهداشت روان، از اتخاذ تصمیمهای بدون توجه به جنبههای روانشناختی اجتناب کرده و همه مراکز و مدیران اجرایی را به رعایت نکات روانپزشکی و روانشناختی دستورالعملها ملزم کرد.
امید است با دستور جدید ریاست جمهوری، هرچه سریعتر تحولی در تصمیمها و سیاستهای کلان بویژه در ستاد ملی مقابله با کرونا رخ داده و شاهد کنترل و کاهش موج اختلالهای روانی در کشور باشیم.